تلخ و شیرین زبان اقوام!

«ابر، خورجینش را روی شانه ام انداخته

باید ستاره ها را در اسمان بکنم

باید این شب غریب را

مثل تابوتی سیاه به دوش بگیرم و ببرم

در محاق درّه دفنش کنم

و سنگ لحدش را از بلندترین صخره ها بگذارم»

                          (نصرت  کسمنلی  شاعر و ترانه

                                 سرای بزرگ جمهوری آذربایجان)

قطعه شعری آزاد که ملاحظه می شود ، از شاعر بلند آوازه و تصنیف سرای معروف کشور همسایه ، یعنی جمهوری آذربایجان است که چند سال قبل شمسی پورخشتاونی برای مان درگاه شعربازخوانی نمود و بعدها در ارتباط با شعر آن کشور اطلاعات زیبایی در اختیارمان قرار دادند و شد دستمایه ی مقاله ای که پیش روی تان قرار می گیرد که هم مربوط به زبان نجیب تالشی می شود و هم دیگر زبان های پیرامون آن. چرا که این زبان(آذری)در چالش با زبان تالشی از آستارا تا نزدیکی های اسالم همچون سیلی ساری و جاری شده است.

اینکه بیاییم مدعی العموم شویم زبان آذری فقط در تالش پیشروی نموده چیز درخوری نخواهد بود. چرا که این زبان در منطقه نفوذ فوق العاده ای داشته است.براستی در درون خود چه چیزی دارد که اینگونه سهل و آرام همچون هوایی بلعیده می شود ، در سینه ها پاجوش می زند و کم کم درمیان مردم شاخ و بال در می آورد  وهمه را نگران ساخته است و این نگرانی از چه بابت است ؟

جالب تر از همه نشریه ای یومیه در تهران منتشر می شود که شاخه ای از آن در «مرکز رشت» هر از چند گاه با ضمیمه هایی که به گیلان می پردازد و به نقش زبان آذری اشاره داشته است و مدیرمحترم یکی از جراید گیلکی زبان در وصف آن گفته است:«هم گرایی در آنها زیاد است ولی ما واگرایی داریم الان ممکن است دو گیلک در زاهدان به هم برخورد کنند ولی انگار نه انگار اما وقتی این همگرایی در بین آنها وجود دارد مدیریت و مسایل اقتصادی را در دست می گیرند در تکه های جغرافیای ساکن می شوند زبان شان را حاکم می کنند و امتیازاتی به دست می آورند.»

ادامه مطلب

فرازو فرود نشریه ای که صدای گیلان بود!

پالیز پارسا

جریده «خیرالكلام» اول مرداد 1286 خورشیدی در رشت متولد شد. از آن زمان نشریات زیادی طلوع و غروب كردند. هر‌كدام از این رسانه‌ها، بخشی از تاریخ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاكم بر كشور و گیلان را در صفحات خود گنجانده‌اند. 10سال بعد از خیرالكلام، نشریه ای در فضای ملتهب گیلان متولد شد كه‌تریبون رسمی یك جنبش انقلابی در جنگل‌های گیلان بود.
«
جریده جنگل» زمانی متولد شد كه نه تنها كشور بلكه همسایه شمالی گیلان دستخوش تحولات بود. این جریده انعكاس صدای جنبش انقلابی جنگل به رهبری میرزا كوچك خان بود.این نشریه در 2 سال منتشر شد. در سال اول تنها 31 شماره و در سال دوم تنها 4 شماره انتشار پیدا كرد و پس از دوره دوم و انشعاب فكری در نهضت، متاثر از انقلاب روسیه، عملا انتشار نشریه جنگل متوقف شد
.

ادامه مطلب

چکاوک رادیو فرهنگ

چکاوک ، برنامه ای است که دوشنبه ها ساعت 45/12 از رادیو فرهنگ پخش می شود.این برنامه به کتاب های محلی گیلان که به زبان اقوام انتشار یافته می پردازد.کارشناسی برنامه را هم ـ شاعر ، منتقد و صاحب نظر ادبیات معاصر ، استاد کریم رجب زاده بر عهده دارد . در طول مدت یکسال و نیمی که چکاوک شروع به کار نموده ، تاكنون  آثار بیشماری را به زبان گیلکی معرفی كرده است .

استاد رجب زاده با فروتنی خاصی که در وجودش متبلور است بی کم و کاست شعرهاي چاپ شده ي گيلكي را در کشور و چه بسا خارج از مرزها بازتاب می دهد.از جمله آثار «فرهنگ گیله وایی» را در همان موج رادیویی بازتاب داده است و قالب هاي شعري از «هسا...» گرفته تا مجموعه آثار كلاسيك و نوي عزیزان گیلک را بارها و بارها در همان برنامه در اختیار شنوندگان خود قرار داده است و چرا تاکنون در جرایدی که بنام «گیلان شناسی» فعاليت مي كنند و شعارشان گوش فلک را کر کرده است بازتاب نیافته که از شگفتی زمانه ی ماست .جالب تر از همه آثار خودشان نیزدر موج آن رادیو تبلیغ  شده است که بر شگفتی آن می افزاید.

آیا این حق خواننده ی نشریه شان نیست که بداند چنین برنامه ی وزینی که دارد به فرهنگ و هنر و ادبیات گیلان می پردازد ، چرا در نشریه بازتابی ندارد؟! شاید شکسته نفسی و فروتنی این دانشی مرد شرق گیلانی که بخش وسیعی از داشته هاي خود را برای مرکز رشت اختصاص داده، مانع تبلیغ از خود شده است ، اما در عوض نتیجه اش را می بایست در همان جراید رشت دشت می نمود چرا چنین نشده است؟

البته چون استاد رجب زاده نیّت اش خير و هدف اش رشد و تعالی فرهنگ و هنر گیلان است و خوشبختانه هم مرکز رشت را به خوبي دیده و هم به شرق گیلان نظر دارد که در روز دوشنبه تاریخ 18مرداد 95به کتاب دکتر سید مجتبی روحانی شاعر نام آشنای رامسر که نشر گیلکان آنرا منتشر نموده پرداخته که متأسفانه اکنون مورد بی مهری نشریه ... قرار گرفته است که در برنامه ی چکاوک با کارشناسی استاد رجب زاده جبران مافات شد و در کنارش نیز از صدای مخملین دکتر سید مجتبی روحانی نیز بهره برده شده است .علاقه مندانی که می خواهند با این رادیو در ارتباط باشند روزهای دوشنبه ی هر هفته ساعت 45/12 را به خاطر بسپارند.

رد پائی در کویر

«کتالم» رامسر از جمله شهرهایی است که در طول این سال ها در زمینه ی شعر رشد قابل  توجهی داشته است .آن نیز بر می گردد به همت و تلاشی که شاعره ی نام آشنای معاصر ـ فاطمه ملک زاده (پژواک) در طول شانزده ساله ای که کانون «شالیزار» را پایه گذاری نموده ، همانند خزانه ای که شلتوک های شعر در آن پرورش یافته باشد و امروز هریک از آنها در منطقه به خوشه نشسته اند  و به چه زیبایی از وجود این کارگاه تخصصی ، شعرناب تولید می شود که «رد پایی در کویر» یک نمونه از آن است .

کتابی که تصویرش را در بالا ملاحظه می نمایید اثری از شاعره ی خوش ذوق کتالم خانم «میترا جویا» است که بر خاسته از کانون «شالیزار» می باشد.کتاب در دو بخش شعر کلاسیک و آزاد تدوین یافته و انتشارات شلاک آنرا منتشر نموده است .

این دفتر با تصاویر موجود ، زوایای پنهان اجتماع را عریان می سازد و گاه آنچنان لایه بندی شده ، حس غریبی به خواننده منتقل می کند تا کار کردهای تازه ی واژه ها نقش زبان را در شعر نشان دهد.

شعرهای این دفتر ساختاری ساده ـ اما مفاهیمی دلپذیر دارند و شاعر توانسته به بازآفرینی واقعیت ها ، فضای ساخت مندی به شعر بدهد.حس سانتی مانتالی شاعر غالب بر مضامین بُغرنج و صنایع  ادبی است و این حس حتا خارج از قالب شعر نیز می تواند خودش را نشان دهد .او گاهی «پشت پلک های نشسته ی آفتاب ، از شانه ی روز بالا می رود» تا «قطره قطره به انتهای روز» برسد.

 

ادامه مطلب

با اينستاگرام ، تلگرام و تالش زنده نمي شود!

در تمام دنيا ، شهرداران هر ايالت يا استاني كميسيون هايي براي خود دارند كه يكي از آنها ، كميسيون فرهنگي است.در ایران نیز همین رسم دایر است و کمیسیون های هر استانی در بدنه ی شهرداری تشکیل شده و خدمات ارزنده ای در زمینه ی هنر از خود بجای گذاشته اند . در دیگر استان ها ازجمله استان خودمان در «مرکز رشت» عملکرد این کمیسیون جای تحسین دارد .

خوشبختانه در همه ی استان ها کمیسیون فرهنگی در شهرداری ها ، امروز یکی از بازوان پرتوان وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز می باشد و باری را از دوش این وزارت خانه بر می دارد  و به اصل  فرهنگ و هنر سرویس می دهد.فرهنگی که برگرفته از بوم وبرو اثرش از آب و خاک عزیزمان می باشد. اما خلاءهایی هم دیده می شود. که به خود متولیان اقوام ساکن در رشت بر می گردد که این خلاء ها هیچ ربطی به مسئولین کمیسیون های فرهنگی ندارد.

از وظایف متولیان فرهنگی اقوام است که نظرات شان را در اختیار این کمیسیون قرار دهند تا آنها نیز براساس آن برنامه ریزی کنند. بفرض هم اگر تالشی اعلام حضور نماید ، به دنبال شان پیک نمی فرستند بل این خود ماییم که از آنچه قوانین نظام مقدس اسلامی مان در اختیار مان قرار داده به بهترین نحو بهره ببریم .

ادامه مطلب

همايش هاي كوچك خاني و نقش تالش ها

آنچه در پايين از نظر مبارك تان خواهد گذشت گفتگوي مرحوم افشين پرتو دبير اولين «همايش بازشناسي نهضت جنگل سال 1381» كه دو روز متوالي در رشت برگزار گرديد ـ قبل ازاینکه همایش یاد شده برگزار شود دو گفتگوی همزمان در گیله وا شماره 67مرداد و شهریور81 که اولی با «س.ا» و دومین آن با دبیر همایش در همین شماره و در دو صفحه ی رودرروی هم انعکاس می یابد که نظرات شان  در ارتباط با همايش هايی كه بعدها بنام ميرزا كوچك خان در دانشگاه هاي گيلان برگزار شد و خواهد شد (!)هم چندان بي ارتباط نيست.چرا که همان دوستان عزیز و با همان تیم که شرح حال آن در ویژه ی «دیلمان» زمستان سال 1394 رفته ، دلیل بر این مدعاست و می تواند برای افکار عمومی و بازخوانی از بعضی از موضوعات گیلان شناسی قابل توجه باشد.

اگر هفته هاي قبل در همين تارنماي مان ملاحظه نموده باشيد ، دومطلب در خصوص «فرهنگ گيله وايي» اشاره شد که چندان بی ربط با این همایش ها نبود که مدیر محترم جریده ی گیله وا یکی از اعضای اصلی همایش سال 81 بود وپشت بند این ها قرار است بازهمايشي در آذر ماه95 تحت نام «نقش كسما در نهضت جنگل» برگزار گردد و نتيجه ي داوري آن هنوز مشخص نيست که آیا همان عزیزانی که درهمایش سال 1381حضور داشتند این همایش راهدایت و رهبری می کنند ، یا اینکه نه دوستان دیگری به این جمع اضافه  خواهد شد؟

 

ادامه مطلب