شعر اقوام ایرانی (تالش)
غلامرضا عقلایی
«زیدق»
تا مینَه رَز
لیفَ وُ شقه زَه
سیتَه پَر خیسَه
(زیده / تا میان رز/برگ است و شبنم/ پر سار خیس است)
صبی اَنَ طولَ وُ
سوکله خوندِه،
ویشَه
میرزا تفنگی ستانَه
ایشتَه!
( گرگ و میش هوا/ خروس خوان،/ جنگل/باصدای تفنگ میرزا/ بیدار شد!)
*******
ماهره عاشقی
درازَه روزی
پامَندیمَه
چِمَه سَری
مرسِن خنده کرن
چمه پوچ عمری خونِه
( روزهای طولانی / منتظرم / ظرف ها ـ کنار چشمه/برای زندگی بیهوده ام / می خندند)
حامد صفر نیا
ای پَلهَ
خنده
سفرَه
وِشیَرَه
(تکه ای / از خنده / سفره / گرسنه است)
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .