شعر معاصر ايران ـ گيلان

حميد رضا اقبال دوست

نام حميد رضا اقبالدوست در شعر امروز ايران آنچنان آشنا و فراگير شده است و با داشته هايي كه در كارنامه ي درخشانش دارد از جمله ي آن برگزيده ي ششمين جشنواره  بين المللي شعر فجر در بخش شعر سپيد و نيمايي ،‌بر گزيده ي جشنواره شعر منصور بني مجيدي، بر گزيده ي جشنواره شعر طنز تهران ، تقدير شده در جايزه ادبي خيام و...

 

ادامه مطلب

 

دانشي مردي از خطه ي واجارگاه

 

 

دانشي مردي از خطه ي واجارگاه 

اصغر امير زاده (ا. ا. امير) شاعر چيره دست شرق گيلان ـ واجارگاه ، نيازي به معرفي نيست . از اين شاعر مردمي ،‌آثار بيشماري تاكنون انتشار يافته است كه از برجسته ترين آن ، منظومه «عاروس دامات سنگ سيابُبُن (عروس داماد سنگ سياه شدند)» مي باشد كه در سال 1375 با مقدمه ي دانشمند فرزانه استاد فريدون نوزاد انتشار يافت كه بر دل و ذهن مردم گيلان نشست.

 

ادامه مطلب

بهزاد موسايي با «سالهاي از دست رفته »

كتابي كه مشاهده مي نماييد از آخرين اثر نويسنده ، ‌روزنامه نگارچيره دست گيلاني مقيم جنوب(بهزاد موسايي)  مي باشد كه با امضاي مبارك شان براي يكي از دوستانش به قزوين فرستاده شده است .ماهم فرصت را غنيمت شمرده كه به معرفي اش بپردازيم . از اين منتقد نام آشنا كتاب هاي بيشماري در زمينه هنر و ادبيات و گفتگو با نام آوران در عرصه هنرمنتشر شده است ، ‌خصوصن مديريت كردن ايشان بر جرايد ادبي ،‌ كارنامه ي درخشانش را بخوبي در ايران نمايان ساخته است . از جمله زيباترين و ماناترين كارهايش «ويژه ي شعربومي گيلان» است با اينكه سال هاي سال از آن گذشته ،‌هنوز بر سرزبان هاست و كتاب حاضر نيز با پيشگفتار پرويز حسيني از نويسندگان خوش نام جنوبي  تحرير يافته كه  موسايي را با نگاه خاص خود معرفي نموده است و مانيز بدون تلخيص ،‌ايشان را همانگونه كه در اين كتاب ديده مي شود در ويترين ديد عموم قرار مي دهيم :

ادامه مطلب

اشاره:

 

مقاله يي  كه پيش روي  شما قرار گرفته  به قلم  حسام آبنوس  انتخاب شده است كه به  شبكه ي آذري سحر  پرداخته  است و  اگر  بخواهيم ريزش كنيم و با زاويه هاي  مختلف به  آن نگريسته  شود ، مخصوصن  واژه ي  تالشي  كه اگرچه در آن  پنهان  مانده ـ مي توان  در آينده  به اين  زاويه هم پرداخت ، مقاله يي فوق العاده  وزين و بجا و البته عبرت  آموز هم  مي باشد  و مارا به ياد دانشمند فرزانه گيلاني ، حاج آقا پورعيسي مديركل سابق فرهنگ و  ارشاد  اسلامي گيلان مي اندازد و آن «انتظارات و توقعات و...»مقاله ي فوق الذكر را ديديم  ناخود  آگاه به ياد آن عزيز  فرزانه  افتاديم كه  با نگاهي  هوشمندانه ، پيرامون خود را رصد مي نمود و هر از  گاه با تذكرات شفاهي ـ به آن عنايت داشت كه جايش امروز بس خالي ست:

 

نگاهی به جایگاه رسانه در مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان

(حسام آبنوس)   


مناسبات جمهوری اسلامی ایران با جمهوری آذربایجان در طول دوره شکل گیری و اعلام موجودیت این کشور همواره مورد توجه تهران بوده است. تمامی دولتهای برسرکار آمده در تهران در این سال‌ها به ارتقای سطح مناسبات با این کشور همسایه و هم‌مذهب ایران اهتمام ویژه داشته اند. زیرا ارتقای مناسبات با مردمی که قرابت دینی و فرهنگی و وحدت تاریخی و همجواری جغرافیایی و موضوعات مشترک امنیتی با ایران دارند، از اولویتهای نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شود. از همان آغاز  با اعلام استقلال جمهوری آذربایجان در واپسین ماه‌های عمر اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری اسلامی ایران از نخستین دولتهایی بود که موجودیت جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخت. قبل از آن، در برهه قیام مردمی در جمهوری آذربایجان در اعتراض به سیاستهای رژیم الحادی کمونیستی که نهایتا منجر به  هجوم ارتش سرخ شوروی به باکو در شب 20 ژانویه 1990 و کشتار دستکم 130تن از شیعیان بی گناه باکو شد، دولت جمهوری اسلامی ایران تنها دولتی بود که بطور جدی به دولت شوروی اعتراض رسمی و جنایت شوروی علیه مردم مسلمان جمهوری آذربایجان را به شدت محکوم کرد و این درحالی بود که دولتهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر غربی و دنبساله روهای منطقه‌ای آن‌ها  به راحتی از کنار کشتار مردم در باکو در 20 ژانویه 1990 گذشتند.

 

 

 

ادامه مطلب